اولین روز مدرسه
روز دوشنبه جشن غنچه ها بود اولین روزی بود که دختر گلم قدم به مدرسه می گذاشت ان شالله قدم های ثابت و محکمی توی تحصیل برداری صبح که دختر گلی به خاطر اینکه شب قبلش مهمون داشتیم و تا دیر وقت بیدار بود به سختی بیدار شد و دوباره رفت تو هال گرفت خوابید منم به زور فلاش دوربین بلندش کردم اینم به روایت تصویر بعدش که بیدار شد صبحانه اش رو که خورد تازه سرحال شد و حس عکس گرفتنش اومده بود روپوشش رو که پوشید گلش رو گرفت و می گفت ازم عکس بگیر اینم به روایت تصویر بعد رفتیم سراغ ایلیا که اولین روز مدرسه آجیش رو همراهی ش کنه آخه کسی نداریم که بیاد پیش ایلیا یا ایلیا رو بذارم پیشش اونم به زور بیدار...
نویسنده :
مامانی
15:59